نوشته شده توسط : مهران مافى
سفارش میده ولی خیلی طول میکشه ، میبینه یکی اونور نشسته ، یه کاسه سوپ جولوشه و داره سیگار میکشه . میگه : جناب من عجله دارم ، سوپ شمارو بخورم، سوپ من که اومد مال شما ... سوپ رو که تا آخرش میخوره میبینه یه مارمولک خشکی تهش چسبیده ! ... ... هر چی خورده بود بالا میاره تو کاسه ! اون سیگاریه میگه : تو هم دیدیش ... ! |
صبح جمعه به یکی از دوستام که تازه ازدواج کرده زنگ زدم....
بنده خدا از خواب پرید و با صدای لرزون گفت : بله...
گفتم : سحر خیز باش تا کامروا باشی.
گفت : گم شو عوضی دیشب کامروا شدم حالا میخوام بخوابم
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
متن دلخواه شما
|
|